اسکات بک و برایان وودز که نویسندگی و کارگردانی فیلم 65 را بر عهده داشتند، به همین ترتیب از این موضوع غافل بودند. وودز در توضیح انتخاب روایی خود با مرگ دختر قهرمان داستان به بیبیسی کالچر میگوید: «تلاش این بود که یک فیلم صامت امروزی با تقریباً هیچ دیالوگ ساخته شود، بنابراین ما به شرح و داستانهای پشت سر هم متکی نیستیم». "این تمرین یکی از مینیمالیسم بود و تلاش برای گفتن داستانی که در آن میتوانی دکمه بیصدا را فشار بدهی و در هر نقطهای از جهان یکسان اجرا میشود و میتواند قابل هضم باشد. بنابراین ما با این فیلم در رگههای بسیار گسترده نقاشی میکنیم. "
"سکته های پهن" درست است. کنت میگوید: «مطمئن نیستم که لزوماً تنبل است یا نه، اما فکر میکنم در مورد نحوه آموزش فیلمنامهنویسها چیزی میتوان گفت. اغلب اوقات آنها توسط متخصصان صنعت آموزش می بینند، آنها نیز مردانی هستند که در آن فرهنگ خاص کار می کنند. کریستین دیوین یک نویسنده و مربی باروری است که سرد کردن را به قدری خستهکننده میبیند که داستان کوتاهی نوشت و آن را زیر و رو کرد، که در آن یک زن در واقع از گیرکردن در یخچال قدرتهای فوقالعادهای به دست میآورد. این ایده ناشی از عصبانیت او از مواجهه مکرر با ترانه بازسازی نشده است: "این من را گاهی تا مرز خشم آزار می دهد، اولاً به این دلیل که به طرز وحشتناکی کسل کننده است و من از بی حوصلگی متنفرم و ثانیاً به این دلیل که نمی توان آن را از زمینه بزرگتر جدا کرد. خشونت علیه زنان بومی است. تغذیه با یک رژیم غذایی تخیلی ثابت از زنان به عنوان قربانی یکبار مصرف، در دنیایی که قبلاً پر از آن است، همه ما را متوجه واقعیت خشونت مبتنی بر جنسیت میکند.»
آنچه منتقدان این عمل نمی گویند این است که شخصیت های مرد نباید بیوه باشند. دیوین می گوید: «مرگ یک عزیز یک عامل انگیزشی قوی برای مردم است. "مرگ عمو بن در مرد عنکبوتی. مرگ اوبی وان در جنگ ستارگان. اما این شخصیتها فقط برای مردن خلق نشدهاند - آنها درسهای مهمی برای دادن و انجام وظایف قبل از انجام آنها داشتند. آنها باید بهعنوان اساسی داستان وجود داشته باشند، و زندگی آنها فراتر از مرگشان اهمیت داشت."
- سه شنبه ۱۵ فروردین ۰۲ ۱۱:۳۶
- ۰ بازديد
- ۰ ۰
- ۰ نظر